اس ام اس 2

-11با تمام قدرتم وسط رودخانه زندگي ايستاده ام

آن هم در جهت مخالف

-12نميخواهم مثل برگ درختان همراه شوم و بروم

ميخواهم آنقدر ايسادگي کنم تا ماندگار شوم...در همه جا...در همه دل ها... در همه جاي زندگي

-13به هر کس دل سپردم بيوفا شد ، چو پابندش شدم از من جدا شد ، نميدانم از اول بيوفا بود ، يا که من نازش کشيدم بي وفا شد !ا

-14مکاني برايت بهتر از دلم سراغ ندارم ، تنگي اش را به بزرگي مهربانيت ببخش !ا

 -15تنهاي قشنگترين حس دنياست ، چون براي داشتنش نياز به هيچکس نداري !ا

-16اينجا در دنياي من گرگها هم افسردگي مفرط گرفته اند ، ديگر گوسفند نمي درند ، به ني چوپان دل مي سپارند و گريه مي کنند !ا

 -17فانوس شب وداع ، با هر سوسو / مي گفت که آن کوچه ي رويايي کو / او بود و کمي شعر و هوايي ابري / امرو نه ابريست ، نه شعريست ، نه او !ا

-18کارگر خسته اي سکه اي از جيب کت کهنه اش درآورد تا صدقه دهد ، ناگهان جمله اي روي صندوق ديد و منصرف شد ، "صدقه عمر را زياد مي کند

-19اندازه ي يه سر کبريت دلم برايت تنگ شده ، کوچيکه ولي دنيا رو به آتيش ميکشه

-20به فکرنوازش دستهاي مني/بي آنکه بداني/دلم است که تنها مانده....../دستهايم،دوتايند!!ا

 -21ابي باش مانند اسمان تا عمري به هواي تو سر به هوا باشم

-22هميشه در بهترين زواياي قلبم خواهي ماند انجا که فقط جاودانه ها ميمانند

-23خيلي ها ميگن دوري و دوستي ولي من ميگم سخته زنده بودن وقتي دوري و نيستي

-24اخرين شعر مرا قاب کن و پشت نگاهت بگذار،تا که تنهاييت از ديدن ان جا بخورد و بداند که دل من با تو است،در همين يک قدمي

-25کسي که لحظه لحظه رنگ دنياست/من ساده فکر ميکردم از خود ماست ارزش گلايه من بيش از اين هاست/نه براي کسي که اهل سوار است

-26من در رودخانه عشقت اروم و اهسته قايقم را ميراندم..قافل از اين که پايان اين روز زيبا به ابشاري سهمگين ختم ميشود..نگران نيستم. حتي اگر از اين ابشار سقوط کنم و زخمي و درمانده شوم،برکه اي آرام در انتظار من است

-27صبرکن سهراب،قايقت جا دارد؟       من هم از همهمه ي اهل زمين دلگيرم

-28مترسك گفت اي گندم تو گواه باش كه مرا براي ترساندن آفريدند اما من عاشق پرنده اي بودم كه از ترس ‏من از گرسنگي مرد

-29امشب باز پستچي پيرمحلمون نيومد

يابايد خونمون رو عوض کنيم يا پستچي رو

تو که هرروز واسم نامه مي نويسي،مگه نه؟!ا

-30گاه گاهي دل من مي گيرد...بيشتر وقت غروب... آن زماني که خدا نيز پر از تنهايي ست...و اذان در پيش است...من وضو خواهم ساخت...از خدا خواهم خواست که تو تنهانشوي ودلت پر ز خوشي هاي دمادم باشد

-31سلام به اون اهل دلي كه بي ريا و باصفاست؛ قلب پر از محبتش هميشه با يادخداست؛ دور باشه از وجودتون هرچي غم و هرچي بلاست؛ گفتم سلامى عرض کنم نگيد فلانى بي وفاست

-32دوستي را كه چشم انتخاب كند، ممكن است محبوب دل نشود ولي آنرا كه "دل" انتخاب کند، بي گمان "نور چشم" خواهد شد و تو نور چشم و دلي

-33زندگي مانند بافتن يک قاليست ولي نه ان نقش و نگاري که خودت ميخواهي نقشه را اوست که تعين کرده تو دراين بين فقط ميبافي نقشه را خوب ببين نکند اخرکار قالي زندگيت را نخرند

-34سهراب سپهريميدانم دوستت دارم چه واژه عجيبيست که هرکس ميگويدعاشق تر ميشود و هرکه ميشنود بي تفاوت تر

-35شكسپير: هر ازگاهي براي آنكه دوستش ميداري نشانه اي بفرست تابه يادش آري كه هنوزقلبي برايش ميتپد...واين آن نشانه است

-36مرابه توهيچ تملكى جزاين نيست،كه همواره دلم براى مهربانيت تنگ ميشود

-37امشب اي ناز چه دلتنگ نگاهت شده ام/باز اي مونس من چشم به راهت شده ام/برق چشمان تو امشب به سکوتم خنديد/ چون که ديوانه ي ان چهره ي ماهت شده ام

-38آنجاک تو هستي دگر رهگذري نيست/غيراز غم دوريت مرا همسفري نيست/خواهم که بسو يت پر پرواز در آرم/افسوس که از بخت بدم بال پري نيست

-39به تو سوگند!به راز كل سرخ وبه پروانه كه درعشق فنا ميكردد،زندگي زيبا نيست

آنجه زيباست تويي،تو كه آغاز منو،لحظه ي پايان مني

-40دلم خوش بود که يارم باوفابود/کمي اززندگيش ازآن مابود/ولي افسوس که فکرماغلط بود/که زنگ تفريحش احساس مابود

-41فرشته اي از يک سنگ پرسيد : چرا به خدا نميگي مثل خاک از تو انسان بسازد ؟ سنگ پاسخ داد: آنقدر سفت نشده ام که چنين خواسته اي بکنم

-42بيا تا من و تو جانانه باشيم / يکي شمع و يکي پروانه باشيم / به پاي سايه هاي گل نشينيم / دعا بر هم کنيم تا زنده باشيم

 -43ديدگانت از هميشه شادتر / شهر قلبت زنده و آبادتر / غصه هايت دم دم اي مهربان / بر گذرگاه زمان بر بادتر

-44بگويم و بداني يا نگويم و ميداني ، فاصله دورت نميکند ، در خوبترين جاي جهان جا داري ، جايي که دست هيچکس به تو نميرسد

-45دوستان من مثل گندمند ، يعني يه دنيا برکت و نعمت ، نبودنشان قحطي و گرسنگي و من چه خوشبختم که زردي خوشه هاي گندم در اطرافم موج ميزند

-46حضورت در قلبم مثل نفس کشيدن است ، آرام ، بي صدا ، اما هميشگي !ا

-47شد کوچه به کوچه جستجو ، عاشق او / شد با شب و گريه روبرو ، عاشق او / پايان حکايتم شنيدن دارد / من عاشق او بودم و او عاشق او

-48عمر من در عشق خوبان سر رسيد / موي من از عشق خوبان شد سفيد / صد من چون از کبوتر خانگيست / ناز کردن بر من از ديوانگيست / من چه دارم از تو پنهانش کنم ؟ / جان تقاضا کن که قربانت کنم

 -49بهترين دوست خواهي بود حتي اگر سختي راه ، چشمانت را از من دور کند و بهتريني حتي اگر طنين صدايت به گوش من نرسد

-50مثل اتاق زير شيرواني پر از خاطره ي بارانم ، کدام واژه مي فهمد برايت چقدر دلتنگم ؟

-51براي شادي روحم صلوات ، لازم نيست ، فاتحه ام خوانده ميشود اگر يک لحظه از من دلگير باشي !ا

 -52تو را من ياس و سنبل هم نگفتم / و حسنت را به بلبل هم نگفتم / تو زيباتر ز گلها بودي و من / به تو نازک تر از گل هم نگفتم

-53کاش در دهکده ي عشق فراواني بود / توي بازار صداقت کمي ارزاني بود / کاش اگر گاه کمي لطف به هم ميکرديم / مختصر بود ولي ساده و پنهاني بود

-54اين روزها آب و هواي دلم آنقدر بارانيست ، که رختهاي دلتنگيم را فرصتي براي خشک شدن نيست

-55فروغ چشم پر آبم تو هستي / دليل اينکه بيتابم تو هستي / اگرچه آدمي ناچيز هستم / خدا را شکر دنيايم تو هستي

-56ميگن اگه عزيزي جزئي از خاطرات خوب زندگيت شد براي بودنش ازش تشکر کن ، متشکرم که هستي !ا

 -57تو را به رخ تمام شقايق ها ميکشم و ميگويم : تا گل من هست زندگي بايد کرد !ا

-58چقدر بغض کردم ، کنارم نبودي / هزار بار دلم خواست ببارم نبودي / نبودي ببيني چقدر سوت و کورم / چقدر بيقرارم ، چقدر بي عبورم

-59کوچه را ديدي به وقت شب چه تنها مي شود ؟ / بي تو از آن کوچه هم تنهاترم !ا

-60من مي بافم و تو مي بافي ، من براي تو کلاه تا سرت را گرم کند ، تو براي من دروغ تا دلم را گرم کني

-61ببين اين اسمش دله ! اگه قرار بود بفهمه فاصله يعني چي ، اگه قرار بود بفهمه که نميشه ، ميشد مغز، دله ديگه ، نميفهمه !ا

 -62اگر باشي محبت روزگاري تازه خواهد يافت / زمين در گردشش با تو مداري تازه خواهد يافت / دل من نيز با تو بعد از آن پاييز طولاني / دوباره چون گذشته نوبهاري تازه خواهد يافت

-63هوا خوب و بدش فرقي نداره ، به هواي تو نفس ميکشم هنوز !ا

-64نفس را با تو ميخواهم ، تو که از نسل گلهايي / سياهي را نکن باور ، تو خود خورشيد فردايي

 -65اين عشق براي من هيچ نداشت ، اما گلهاي بالشم را "باغبان " خوبي بود اشک هاي هر شب من

 -66کاش دنيا ساعت بود و من و تو عقربه هاي آن تا هر يک ساعتي يه بار به هم ميرسيديم !ا

-67الهي شهر عشق آتش بگيرد / جدايي دق کند ماتم بگيرد / الهي تا زمين هست و زمان هست / کسي عشق تو را از من نگيرد

-68وقتي فراموشت خواهم کرد که عقلم خاموش ، نفسم قطع ، روحم در آسمان و بدنم زير خاک باشد !ا

-69من ، تو ، ما ، يادت هست ؟ تمام شد ! حالا : تو ، او ، شما ، من هم به سلامت !ا

-70مرا به تو هيچ تملکي جز اين نيست ، که همواره دلم براي مهربانيت تنگ ميشود

-71گر روي تو امشب نبينم چه کنم ؟ / گر من تو به آغوش نگيرم چه کنم ؟ / من زين شب ظلماني محکوم شدم / از ديدن روي تو محروم شدم !ا

-72نکند فکر کني در دل من ياد تو نيست / گوش کن نبض دلم ، زمزمه اش با تو يکيست

-73کاش هميشه در کودکي مي مانديم تا به جاي دلهايمان سر زانوهايمان زخمي مي شد

-74از عجايب عشق همين است : تنها همان آغوش آرامت مي کند که دلت را به درد مي آورد

-75زمستون رسيد ، سردت شد خبرم کن بيام برات بسوزم

-76خسته ام ، فردا نگاهت را برايم پست کن / يک بغل حال و هوايت را برايم پست کن / دلم از آواز غمگين شب پر است / لطفا آن لحن خوش صدايت را برايم پست کن

-77براي تو ، مردن بهانه نمي خواهد ، وقت نبودنت خود مرگيست براي خودش

-78هرچه ميروم ، نميرسم ! گاهي با خود فکر ميکنم نکند من باشم ، کلاغ آخر قصه ها !ا

 -79زيبايي ها را چشم مي بيند و مهرباني ها را دل ! چشم فراموش مي کند اما دل هرگز ! پس بدان تا زماني که دل زنده است فراموش نخواهي شد

 -80دلتنگم ! اما تو را طلب نميکنم ، نه اينکه بي نيازم ، صبورم !ا

 -81در زميني که ضمير من و توست ، از نخستين ديدار ، هر سخن ، هر رفتار ، دانه هاييست که مي افشانيم ، برگ و باري است که مي رويانيم ، آب و خورشيد و نسيمش "مهر" است

-82لحظه هايي که بي تو ميگذرد هر چند با ياد توست ثانيه هايش ارزو باز ميکشد فرياد در کنار تو ميگذشت،اي کاش

-83ميفرستم اين پيامک را به دوست او که صدها خصلت زيبا در اوست با مرام و با صداقت با ادب اي پيامک خاک پايش را ببوس

-84جوانترين شاخه ي گل، از قشنگترين گل هاي باغ دلم،تقديم به تو که خيلي گلي

-85زير سايبون چشمات تو شبستون نگاهت،يجايي گوشه ي اشکات مچ عشقتو ميگيرم،بين پاييز و زمستون انتظار و نم بارون،ميون نامهرباني تا بخواي برات ميميرم

-86من زير بارون با چشات يه آرزو ساخته بودم واسه دوباره ديدنت زندگيموباخته بودم,يا آرزمو پس بده يابا دوباره ديدنت به زندگيم نفس بده...!!ا

--87گاهي گمان نميکني وميشود گاهي نميشودکه نميشود گاهي هزارباردعابي اجابت است گاهي نگفته،قرعه بنام توميشود گاهي گداي گدايي وبخت يارنيست گاهي تمام شهرگداي توميشود

-88خودم را دست سرنوشت مي سپارم،دلم رابه باد مي دهم،دستم رابه دوست،پريشاني ام رابه خواب،نگاهم رابه هيچ، گريه هايم رابه بستر،خنده هايم رابه ديگران.هيچ نصيب خودم نمي شودجزخاطراتي پرازهيچ که يادشان هم درد دارد

-89اي نگار من مبادا ناکسان رامت کنند /با بدان کمتر نشين ترسم که بد نامت کنند /من نميگويم که با کس خو مگير/ هرکه بهرت تب کند بهرش بمير

-90امشب را به نور قرنها قدمت جاري نگه داريم

شب يلدا ، اين شب زايش مهر و ميترا ، شب زايش نور و روشنائي

بر تو ايراني مبارک

-91باور به نور و روشنايي است ، که شام تيره ،از دل شب يلدا

جشن مهر و روشنايي به ما هديه ميدهد

يلدايتان مبارک

-92شب يلدا شد و ميلاد خوش ايزد مهر

زايش نور از اين ظلمت تاريک سپهر

شب يلدا شد و بر سفره دل باده عشق

.رخ معشوقه و مدهوشي دلداه عشق

شب يلدايتان پرستاره و پرخاطره باد

-93هر چه از روشني و سرخي داريم برداريم کنار هم بنشيينيم

و بگذاريم که دوستي ها سدي باشند در برابر تاريکي ها

يلدايتان رويايي…روزهايتان پر فروغ،شبهايتان ستاره باران!ا

 -94شب ولادت ميترا ،الهه ي مهر بر آن شويم همانند پيشينيان

اهريمن وجودمان را مغلوب ساخته تا روشنايي مهر و محبت در دلمان جوانه زند و بذر عشق و

دوستي طولاني ترين شب سال را منور کند

يلدا مبارک

-95یلداست بگذاريم هر چه تاريکي هست هرچه سرما و خستگي هست

تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بيداري را پاس داريم

تا فردايي روشن راهي دراز باقيست شب يلدا مبارک!ا

 -96شب يلدا هميشه جاوداني است / زمستان را بهار زندگاني است

شب يلدا شب فر و کيان است / نشان ازسنت ايرانيان است

يلدا مبارک

 -97يلدا، دختر سياه موي بلند بالا، يادگار نام وطن

ميوه پائيز ايران و عروس زمستان، در راه است

او را بر سفره مهر بنشانيم و با نسل فردا پيوندش دهيم

ايراني بودن را فراموش نکنيم. يلدا مبارکباد

-98هرقدر رفاقت بکنم مي ارزي / اظهار صداقت بکنم مي ارزي / آنقدر عزيزي تو برايم اي دوست / صدبار که يادت بکنم مي ارزي

-99هنوز هم نميدانم اينجا چه فصليست ، که من کال ماندم و به تو نمي رسم !ا

-100چون خيالت همه شب مونس و دمساز من است ، شرم دارم که شکايت کنم از "تنهايي"ا

-101ماه من ، نماز آيات مي خوانم ، وقتي گرفته اي !ا

-102خداوند پرسيد : ميخوري يا ميبري ؟ گفتم ميخورم ، اما افسوس که نميدانستم لذت ها را ميبرند و غصه ها را ميخورند !ا

-103خدايم را دوست دارم و باوفاتر از او سراغ ندارم ، به رسم همين وفاداريست که کساني را که دوست دارم به او مي سپارم

-104از تمام دار دنيا ، تنها يک چيز دارم : دوستت !ا

-105فانوس شب وداع ، با هر سوسو / مي گفت که آن کوچه ي رويايي کو / او بود و کمي شعر و هوايي ابري / امرو نه ابريست ، نه شعريست ، نه او !ا

-106کارگر خسته اي سکه اي از جيب کت کهنه اش درآورد تا صدقه دهد ، ناگهان جمله اي روي صندوق ديد و منصرف شد ، "صدقه عمر را زياد مي کند"ا

-107اندازه ي يه سر کبريت دلم برايت تنگ شده ، کوچيکه ولي دنيا رو به آتيش ميکشه !ا

-108اسير فصل خزان گردد عمر آنکس که / دمي اسير اشک کند چشم مهربان تو را

-109هر وقت ديدي نيستم بيا تعميرگاه ، چون هميشه خرابتم !ا

-110تقويم روزهايم شکسته و گم است ، بي تو چه فرقي ميکند امروز چندم است !ا

-111از اوج فلک ستاره چيدن سخت است / دور از مني و به تو رسيدن سخت است / اي دوست که بي تو زندگي زندان

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: